کد مطلب:37601 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:257

دستورالعمل امام به فرماندهان در حفظ وحدت و امنیت















امام در نبردهای تدافعی غارات، دستورات ویژه ای برای برخی از فرماندهان خود صادر می كند كه از آن بایستی درس آموخت. به عنوان نمونه آنگاه كه عبدالرحمن بن قیاث بن اشلیم از طرف معاویه به شهرهای جزیره غارت آورد، شبیب بن عامر كه از طرف امام در نصیبین مستقر بود پس از یاری خواستن از كمیل توانست به راه های دور غارت برد و گزارش كار خود را نیز به امام (ع) نوشت.

حضرت امام (ع) در پاسخ، نامه ای تنظیم كردند و وی را از ارتكاب اعمال ضد انسانی بازداشتند:

از گرفتن و تصرف اموال مردم، جز اسبها و سلاح هایی كه در جنگ مورد استفاده قرار داده اند منع هستی.[1] .

[صفحه 25]

یا به كمیل كه به عنوان فرماندار امام، منطقه خود را رها كرده بود و آنان را بی سرپرست گذاشته بود. حضرت برای حفظ امنیت مردم منطقه و مراعات حال آنان، خطاب به او چنین نوشت:

دلیری تو در غارت مردم قرقیسیا و رها كردن مرزهایی كه تو را بر آن گمارده ایم و كسی در آنجا نیست كه آن را بپاید و سپاه دشمن را از آن دور نماید، رایی خطاست و اندیشه ای نارسا. تو پلی شده ای كه از دشمنانت هر كه خواهد از آن بگذرد و بر دوستانت غارت برد. نه قدرتی داری كه با تو ستیزند نه از تو ترسند و از پیشت گریزند. نه مرزی را توانی بست. نه شوكت دشمن را توانی شكست. نه نیاز مردم شهر را برآوردن توانی و نه توانی امیر خود را راضی گردانی.[2] .

و نیز به جاریه بن قدامه كه او را به سوی بسر بن ابی ارطاه فرستاد نامه ای تنظیم كرد بدین مضمون:

ای جاریه تو را وصیت می كنم بترس از خدا، چه آن جامع نیكی هاست. به یاریخدا رهسپار شو. پس دشمن خود را كه تو را بدو فرستاده ام دیدار كن و جز با كسی كه با تو نبرد كند، نبرد مكن و زخمداری را مكش و چارپایی را به زور مگیر، اگر چه خودو همراهانت پیاده روی كنید و آبهای مردم را به خود اختصاص مده و جز مازاد ایشان را به رضای خاطر ایشان میاشام و مرد و زن مسلمانی را دشنام مده تا خود به كاری تن دهی كه شاید دیگری را بر آن ادب كنی و بر مرد و زن ذمی ستم مكن و خدا را یاد كن و در شب و روز سستی مكن و پیادگان خود را سوار كنید و یكدیگر را كمك دهید. با كوشش و شتاب رهسپار باش و دشمن را از هر جا باشد بركن و او را در حال پیشروی بكش و

[صفحه 26]

زبون و آكنده از خشمش بازگردان و خون را به حق بریز و به حق حفظ كن و هركس توبه كند توبه اش بپذیر، و در هر زمانی به هر حال گزارش هایت برسد و راستی، راستی، چه دروغگو را نظری صائب نیست.[3] .


صفحه 25، 26.








    1. احمد نویری، پیشین، ج 7، ص 38.
    2. نهج البلاغه، پیشین ص 346.
    3. احمد بن ابی یعقوب، پیشین، ص ص 110 -109.